همکاران
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 ساعت 10:48 ق.ظ
ما را در غم خود شریک بدانید.
مجنون
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 ساعت 10:57 ق.ظ
از دور لبخند او چقدر شبیه من است. آه ای شباهت دور ! ای چشمهای مغرور! این روزها که جرات دیوانگی کم است بگذار باز هم به تو برگردم بگذار دست کم گاهی تورا به خواب ببینم! بگذار در خیال تو باشم! بگذار........... بگذریم این روزها خیلی برای گریه دلم تنگ است ! .......آه ای شباهت دور !
ما را در غم خود شریک بدانید.
از دور لبخند او چقدر شبیه من است.
آه ای شباهت دور !
ای چشمهای مغرور!
این روزها که جرات دیوانگی کم است
بگذار باز هم به تو برگردم
بگذار دست کم
گاهی تورا به خواب ببینم!
بگذار در خیال تو باشم!
بگذار...........
بگذریم
این روزها خیلی برای گریه دلم تنگ است !
.......آه ای شباهت دور !
مجنون عزیز لطفا" اگر مطلب از خودتان نیست منبع را ذکر کنید.
از منبع آن اطلاع ندارم
مگه اون موقع که پدر مادر حسین زاده فوت کردند تاسف خوردنت واقعی بود که حالا واقعی باشه تا کی می خوای تظاهر کنی که آدم غمخواری هستی.
از حسن ظن شما متشکرم.
متولد شدم و ندانستم برای چه؟
زندگی کردم و ندانستم چگونه زندگی کنم؟
و اکنون میمیرم و نمیدانم چرا؟